زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

سلام عمر مامانی، امروز 76 روزه شدی، امیدوارم حالت خوب خوب باشه و گرد غمو ناراحتی به صورت ماهت نپاشیده باشه، الان که دارم این پستو برات میذارم شیرتو خوردی و تو بغلم خوابت برده امروز همش همراهت خوابیدم به کارای خونه نرسیدم تازه ناهار آماده کردم، تو دیگه بزرگ شدی قربونت برم واسمون میخندی مث فرشته ها، وقتی میخندی انگار که دنیارو به منو بابات میدن، لذت داشتن و بودن تورو با هیچ لذتی تو دنیا نمیشه عوض کرد، اولین بار با وجود تو معنی اشک شوقو فهمیدم، وقتی خندیدی و از اون نگاه خوشگلا بهم انداختی از شدت خوشحالی اشک از چشمام جاری شد اینقد نفس شدی برای ما که نمیتونم بگم، زبان قاصره از گفتن عشق منو بابات به تو، تو همه چی ما شدی عشقم، خیلی دوست داریم، من دیگه برم دوباره بیدار شدی و مث اینکه بازم شیر میخوای الهی فدات شم مامانم، میبوسمت....