زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

28 روزگی

سلام گل پسر مامان امروز وارد 28 امین روز زندگیت شدی تو این مدت وقت نکردم بیام پست بذارم از بس سرگرم خودتم بچه ی بی آزاری هستی ولی خوب زحمت بچه خیلی زیاده از وقتی تو اومدی پسرم همه چی رو تحت الشعاع قرار دادی زندگیمون خیلی عوض شده درسته که مثل قبل آزادی نداریم ولی اینقد عزیز و شیرین هستی که اصلا تو خونه موندن به خاطر تو برام سخت نیست کنار تو بودن برام شیرینترین لحظه ها شده همچنین واسه بابات بابایی سرکار که میره کلی دلتنگت میشه بابات خیلی دوست داره و خیلی ام تو بچه داری کمکم میکنه واقعا که خدا برای منو تو نگهش داره بابات بهترین همسر دنیا و بهترین بابای دنیاست :) الان تو خوابیدی و من از فرصت استفاده کردم اومدم پست بذارم امیدوارم که امروز بذاری من غذا درست کنم چند روزه که داریم غذای بیرون میخوریم آخه تو نمیذاری مامانی الهی فدات شم نفس کوچولوی خودم 

خیلی نسبت به روزای اول رشد کردی پسری تشکت دیگه داره برات کوچیک میشه وزنتم شده 4 کیلو ایشالا زود زود بزرگ میشی مامانم

اینم عکسای نفس خودم قربونت بشم مامانی:





تولد نفس

سلام نفس مامان، الان که دارم این پستو مینویسم  دقیقا یک هفته اس که تو پا به این دنیا گذاشتی، هفته ی گذشته 25 آبان 93 روز یکشنبه ساعت 5:45 بعدازظهر تو به دنیا اومدی هفته ی پیش این موقع داشتم از درد به دکتر  و پرستارا التماس میکردم کمکم کنن و دوتا مامان بزرگت و خالت کنارم بودن منم از شدت درد دستشونو گاز میگرفتم، خیلی دردای وحشتناکی بود بابا جونتم تو راه بود، مامانم ولی خدارو شکر به خیر گذشت و تو و من بعد از زایمان صحیح و سالم بودیم و نمرده بودم :-)  ولی از لحاظ روحی و جسمی فشار وحشتناکی بهم اومد تا چند روز بعد از زایمانم احساس میکردم کمرم داره لق میخوره:-(  و از لحاظ روحی ام خیلی ضعیف شدم ولی با وجود بابای مهربونو دوست داشتنیت زود خوب میشم بابات بهترین مرد روی زمینه، تورو خیلی دوس داره مامانی شبا تورو نگه میداره تا من بخوابم، پوشکتو عوض میکنه خوابت میکنه و خیلی کمک حالمه حالا دیگه به شیر دادن عادت کردم و توام شیر خوردنو یاد گرفتی دو شب پیش که میشد شب شیشه ی تو بند نافت افتاد خیلی خوشحال شدیم اون شب مامان بزرگات حمومت کردن و داشتن پوشکتو عوض میکردن فردا یا پسفردا میخواییم برگردیم خونمون تا امروز خونه ی پدربزرگت بودیم همه عاشقتن پسرم، به زندگیمون رنگ تازه ایی بخشیدی، تو نفس منو بابایی شدی...

اینم عکس زمان تولدت وقتی بدنیا اومدی وزنت 2830 گرم بودی: