زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

زندگی نو

ماجراهای بدنیا اومدن پسرم

هفته ی 34

سلام پسر گلی مامان امیدوارم که خوب خوب باشی امروز شنبه 12 مهر 93 و وارد 34 امین هفته زندگیت شدیم  و آخرین هفته ی ماه 8 دیگه خیلی بزرگ شدی مامانم جات حسابی تنگ شده دیگه راحت لگد نمیزنی لگدای محکم ولی کوچولو میزنی قربونت برم خیلی سنگین شدم مامانی به سختی میشینمو پا میشم ولی خوشحالم که خیلی نمونده تا بپری تو بغل مامانی بابات گفته از هفته ی دیگه برم خونه ی بابابزرگت (بابای خودم) پیش مامانم  چون خودمون شهرستانیم و من واسه زایمان باید برم دیگه اینجا تورو به دنیا نمیارم خیلی برام سخته که یه ماه از باباتو خونه زندگیمون دور باشم ولی دیگه چاره ایی ندارم دکترای اینجارو قبول ندارم ایشالا که تو سر موقع و به سلامتی به دنیا بیایی عزیز دل مامان و بابا بیصبرانه منتظر اومدنتیم راستی فردا عید قربونه عیدت مبارک کوچولوی من چند روز پیش از بیکاری رفتم سراغ بافتنی و یه کفش کوچولو واست بافتم اینم عکسش:



یه پاپوشم واسه خودم بافتم: